شایانشایان، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

شایان جون

لغتنامه شايان

لغتنامه شايان از يك سالگي توپ: بوت                                     سلام: الا                     اسب: پي تي                               خوبي: اوبي گوش: دوش     ...
6 تير 1391

شايان و واكسن 18 ماهگي

ديروز ساعت 11:30 مامان فهيمه مرخصي گرفت و اول رفت مامي جون و يگانه رو برداشت. بعدش هم اومديم تو رو از پرستارت تحويل گرفتيم و رفتيم درمونگاه برا واكسن. قربونت برم وقتي يگانه رو ديدي خيلي ذوق زده شدي و مي گفتي: گاگا دد. نمي دونستي داريم كجا مي ريم. به درمانگاه كه رسيديم صداي گريه ني ني ها رو شنيده بودي و با تعجب بهشون نگاه مي كردي تا اينكه نوبت خودت  شد. اينقدر شوق داشتي كه با يگانه بازي كني كه زودي آروم شدي. بعدش هم با مامي جون و گاگا رفتيم خونه ما و تو اتاقت كلي با يگانه بازي كردي انگار نه انگار كه واكسن زدي. ولي درد پات و تبت از دو سه ساعت بعد از واكسن شروع شد و تا دماي امروز صبح ادامه داشت. شايان جوني به بابات خيلي وابسته هستي مخصوص...
25 خرداد 1391

پايين چشم شايان كبود شد

ديروز براي اولين بار شايان جون با صورت خورد زمين و پايين چشمش كبود شد. ماجرا از اين قرار بود كه تازه از خواب بيدار شده بود هنوز حس راه رفتن نداشت با ذوق داشت مي رفت باباجونش رو بترسونه كنترلش رو از دست داد و با صورت خورد زمين الهي فداش شم خيلي زود آروم شد. قول ميديم از اين به بعد بيشتر مواظب پسر گلمون باشيم.   . ...
21 خرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شایان جون می باشد