مژده مژده
شایان جون چند روزه اولین قدمهای زندگیشو خودش برداشته.شایان من همیشه پایدار باشی ...
شايان و موتور سواري
ديشب خونه مامي جون بوديم. دايي مصطفي (شوهر خاله مريم) از رو گوشيش بازي موتور رو برا شايان گذاشته بود. شايان جوني هم خيلي ذوق زده شده بود و با حالت خاصي صداي موتور را در مي آورد انگار كه صد ساله موتورسواره. همه از اين حركتش متعجب شديم و كلي قربون صدقه ش رفتيم. يگانه (دخترخاله شايان) هم كلي احساساتي شد پريد شايان رو بغل كرد و با زبان كودكانه اش گفت: شاياني دورت بگردم. يگانه جون فدات شم كه اين قدر با محبتي. ...
شايان و آرايشگاه
ديشب براي بار دوم شايان رو برديم اصلاح. اين دفعه مدل موهاش رو كپ انتخاب كرديم. دفعه اول با بابانادري تنها رفته بود. بابانادري مي گفت خيلي ترسيده بوده و گريه كرده. اين دفعه رفتيم آرايشگاه يكي از فاميلامون. من و يگانه (دختر خاله شايان) هم باهاشون رفتيم. از اولش كه پشت موهاشو كوتاه مي كردن گريه نمي كرد آخراش كه رسيدن به جلوي موهاش يه ذره گريه كرد بعدش هم كه رسيد به سشوار كشي كه ديگه ذوق زده شد. فداش شم اينقدر خوشكل شده. اينم عكسش: ...
شايان و عروسي
جمعه شب عروسي يكي از فاميلهاي بابا نادري بود. جاي همگي خالي بود. خيلي خوش گذشت. شايان جوني هم پسر خوبي بود. اين هم چند تا از عكساش: براي ديدن بقيه عكس ها به ادامه مطلب برين. شايان و يگانه شايان و عمو فاضل شايان و عمو ياسر و عمو فاضل شايان و بابا نادري و عمو فاضل آخر عروسي هم شايان گل ماشين عروس رو برداشته بود و رقص و پايكوبي مي كرد. ...
اتاق شايان جوني
نادر جان روزت مبارك
نادر عزيزم من و شايان فقط مي تونيم اينو بگيم: ا ز زبان شايان جون: باباي مهربونم دوستت دارم. روزت مبارك. از زبان مامان فهيمه: نادر بي همتاي من با تمام وجود دوستت دارم. روزت مبارك. ...