تولدتولدتولد
شايان گلم دومين سالروز تولدت روز جمعه 91/9/24 بود ولي مراسم تولدت رو روز جمعه 91/10/1 گرفتيم. اون روز تا ساعت 11 خواب بودي. بابانادر هم تا ساعت 2 دانشگاه كلاس داشت. برا شام اسنك و ميگو پلو درست كرديم. خاله فرزانه و عموناصر و يگانه، خاله مريم و مصطفي اومدن كمك تا مقدمات مهموني رو فراهم كنيم. خداييش خيلي زحمت كشيدن. مامان عصمت (مامان نادر) هم زحمت پخت ميگو پلو رو كشيدند. مامي جون (مامان خودم) هم برا ناهار جوجه كباب پخت. دست همشون درد نكنه. چون خونمون كوچيك بود نتونستيم زياد مهمون دعوت كنيم. جمع خيلي خودموني و راحتي بوديم. شايان گلم خيلي دوست داشتم تولدت شلوغ تر باشه و بچه هاي فاميل هم باشند ولي نشد. اينم بگم با اينكه تعدادمون كم بود ولي تولد پرشور و باحالي شد. حالا بريم سراغ كادوها.
مامان بزرگم(مامان مامانم): اسب
مامان عصمت و باباعلي(مامان و باباي بابانادر): بازي دومينو
مامي جون و بابا جون(مامان و باباي خودم): هاپوي آوازخوان
خاله فرزانه و عموناصر و يگانه: بازي چي با چي
خاله مريم و مصطفي: دوچرخه
عمه مرضيه(مادرشوهر خاله مريم): بلوز
خودم و بابا نادر: ارگ و آجره
راستي يه هديه ويژه هم داشتيم كه خيلي سورپرايز شديم. مامان عصمت و باباعلي، مامي جون و باباجون، عموناصر و خاله فرزانه باهمديگه يكي لپ تاپ هم هديه دادن. من و بابانادري هم بي نصيب نمونديم. دوتاييمون شوكه شده بوديم از اين هديه شون. ايشااله محبتاشون رو جبران مي كنيم.
اینم چندتاازعکسهاش:
اين اسب هم هديه تولد يك سالگيته از طرف خاله فرزانه و عموناصر
اين دوچرخه خوشكل رو خاله مريم و دايي مصطفي (شوهر خاله مريم) هديه دادن.
يگانه و پريسا و شايان
اين اسب هم هديه مادربزرگمه (مامان مامانم)
اينم لباسيه كه دادم برات بافتند.