بالاخره آپ شد

بالاخره مامان تنبل تصميم گرفت وب شايان جون رو آپ كنه. ببخشيد اين روزها خيلي درگير شايان بودم. مخصوصا ورزهاي آخر سال و خونه تكوني و خريد عيد و ... در مورد پوشك و شير كه هنوز اقدام جديدي نكردم. شيشه كه فقط آخر شب و صبح مي خوره. آقا شايان هم كه حسابي شيطون شده و حواست كامل بايد جمع اون باشه كه خداي ناكرده اتفاقي نيفته. جمعه هفته پيش يعني 11 اسفند روي صندلي ميز ناهارخوري نشسته بود و نقاشي مي كشيد نمي دونم يه دفعه چي شد كه با آرنج خورد زمين. اون شب تا صبح نخوابيديم شايان گل هم از درد دست همش بغلمون بود. فردا صبح برديمش دكتر و دستشو آتل بندي كردند. خلاصه يك هفته اي ميشه كه درگير شكستگي دست شايان هستيم. ولي خدا را شكر خودش با آتل دستش كنار اومده و بهش عادت كرده هركي هم ازش مي پرسه دستت چي شده شروع مي كنه به تعريف كردن كه از صندلي افتادم دستم شكسته. خوب اين از اتفاق بد حالا بريم سراغ اتفاقات و عكسايي كه اين چند وقته نبوديم. از پست بعدي به ترتيب مي نويسم.