شایانشایان، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

شایان جون

اندر احوالات گذشته

1391/7/3 8:17
نویسنده : مامان فهيمه
529 بازدید
اشتراک گذاری

شاياني معذرت مي خوام خيلي وقته حال و حوصله آپ كردن  رو نداشتم دليلش هم نمي دونم. ولي امروز اومدم يه ذره از اتفاقات گذشته بنويسم.

12 شهريور عروسي خاله مريم بود و همه چيز به خير و خوشي گذشت و خاله مريم هم رفت سر خونه و زندگيش و شد يه كدبانو. تو عروسي خاله مريم زياد عكس نگرفتم. شايان كه مثل يه مرد همراه باباش باون طرف مردونه بود خودم هم كه برنامه ريزي كرده بودم كه با بابانادري بريم آتليه و عكس بگيريم ولي نشد. فقط خاله فرزانه زحمت كشيد آخر شب يه چندتايي عكس از شايان گرفت. يه مدتي ميشه كه خيلي بهونه گير و بي حوصله و بي احساس شدم. از شايان و بابانادر هم معذرت مي خوام ايشالله بتونم جبران كنم.

اينم از شيرين زبونيهاي شايان:

جديدا شايان خيلي كلمات و جملات رو ياد گرفته هركاري كه مي خواد بكنه حالت سوالي مي پرسه مثلا مي پرسه بشينم؟ لالا كنم؟ آب بخولم؟ دل (در)باز كنم؟ دل ببندم؟ كش (كفش)پا كنم؟ جوبار (جوراب) دل بيالم؟ بابا دودا؟ (بابا كجاست؟) كال بودي؟ (سر كار بودي؟)

چند روز پيش بابا نادر مي خواست با شايان برن بيرون بگردن تا من به كارام برسم وقتي شايان رو حاضر كرد و داشتن مي رفتن بيرون ديديم شايان نمي ره دنبال يه چيزي مي گرده و يه چيزي مي گه خوب كه گوش داديم ديديم داره ميگه: عينك كو؟ فداش بشم دنبال عينك آفتابيش مي گشت.

هر جا ضبط ببينه اصرار مي كنه كه روشنش كنيم. ميگه: دست بزنم برقصم وقتي هم روشن مي كنيم شروع مي كنه به رقصيدن. جديدا هم همراه خواننده ها مي خونه.

موقع خوابش يا من يا باباش براش لالايي مي خونيم تا خواب بره. جديدا هر وقت خوابش مي گيره خودش شروع مي كنه به لالايي خوندن.

 با سايه خودش خيلي دوست داره بازي كنه. وقتي سايه خودش رو نمي بينه ميگه يايان دودا؟ (شايان كجاست؟) خودش جواب ميده: لفت (رفت)

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان محمد صادق(زهرا)
3 مهر 91 6:39
آخی! نازییییییییییییییییییییییییی! چقد بچه ها عین هم ان! ناااااااااز! کاراش عین کارای پسرمه که توو اون سن بو!!! محمد صادقمم هنوز به جوراب میگه: جوبال!!! *********************** راستی یه تولد کوچولو واسش گرفتیم وس داشتی بیا... ولی اول یه سر برو خصوصی!
مامان شایان
3 مهر 91 9:10
عزیزم تولدت مبارک.
مامان ملینا
5 مهر 91 14:08
سلام مامان شایان ممنون که به همون سرزدی . خدا شایان جون رو براتون نگه داره و در کنار هم خوب و خوش و خرم باشید ان شالله.
مامان آریام
6 مهر 91 1:15
الهی چه مزه ای داره شنیدن این حرفهای قشنگ
مامان آریام
6 مهر 91 1:16
مامانی دیگه به ما سر نمیزنی.....اگر بیای بینهایت خوشحالمون میکنی


مامان آريام وبتون باز نميشه
آتـــریـســـا جــون
6 مهر 91 19:49
آخـــــــی چـه بـامـزه مـنـم عـاشـق شـیریـن زبـونـیـا بـچـه هـا تـو ایـن سن و سالـشـونـم وقـتـی حـرف مـیـزنـن دلـم مـیـخـواد بـخـورمـشـون یـا مـحـکـم گـازشـون بـگیـرم خـیـلـی حـال مـیـده ولـی تـا بـحـال هـنـوز بـه ایـن خـواسـتـم نـرسـیـدم چـون دلـم واسـشـون مـیـسـوزه آخـه پـوسـت تـنـشـون خـیـلـی نـــرمـه خـوبـه پـس شـایـان جـون حـتـمـا هـم رقـاص خـوبـی مـیـشـه هـم خـوانـنـده خـوبـی مـیـشـه وقـتـی بـزرگ شـد حــتـمـا بـفـرسـتـش تـو مـسـابـقـه دنـس یـا مـسـابـقـه خـوانـنـدگـی خـواهـر زاده مـنـه رقـاص خـوبـیـه شـایـد فـرسـتـادیـمـش دنـس
آتـــریـســـا جــون
6 مهر 91 19:49
روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون آپـــــــــــــمممممممممممممممممـــــــــــــ
الهام
7 مهر 91 18:13
تولدت مبارککککککککککککککککککککککککک ایشالا همیشه سالم باشی
مامان رهام
9 مهر 91 10:42
سلام عزیزدلم فدای اون شیرین زبونیات
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شایان جون می باشد